دختر خیابان

ساخت وبلاگ

دخترکی فقیر در حال پیاده روی در خیابان بود.او در سرما ی زمستان درآمد خود را از راه گدایی در خیابان ها بدست میاورد.

هر روز جلوی خیلی ها التماس می کرد تا مقداری پول به او بدهند ولی کسی حاضر به دادن پول نمیشد شاید روزانه میتوانست فقط 3 سکه پول بدست آورد 

روزی مردی از کنار او گذشت و 10 سکه به دختر داد.دخترک خوشحال شد و سریع رفت تا با آن نانی بخرد.نانوا به او گفت قیمت هر نان 15 سکه است و تو فقط 10 سکه داری 

دخترک بیچاره لب و لوچه اش در هم رفت....ادامه دارد....

لطفا نظر دهید تا ادامه اش را قرار دهم.

امییرضا عطایی

دختر خیابان(آخر)...
ما را در سایت دختر خیابان(آخر) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1dastanara2 بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 13 دی 1396 ساعت: 21:09